دیکشنری
prussic acid
pɹʌʃɪk æsɪd
فارسی
1
عمومی
::
اسیدیكهاز نیلفرنگیگرفتهمیشود، اسید پروسیك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRUNING KNIFE
PRUNING SHEARS
PRUNT
PRUPLISH
PRURIENCE
PRURIENCY
PRURIENT
PRURIENTLY
PRURIGINOUS
PRURIGMOUS
PRURIGO
PRURITIC
PRURITIC PAPULAR ERUPTION
PRURITUS
PRUSSIAN BLUE
PRUSSIC ACID
PRY
PRY AROUND
PRY FROM
PRY INTO
PRY OFF
PRY OUT
PRY OUT OF
PRY UP
PRYER
PRYING
PRYINGLY
PRYTANEUM
PSALM
PSALMIST
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید